پیوند ها
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 36صفحه
چکیده
یکی از اثار عقود الزام اور بودن انهاست که ماده ٢١٩ق.م.به ان اشاره کرده است(عقودی که برطبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام انها لازم التباع است مگر اینکه به رضای طر فین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود)پس اصل بر لازم بودن عقود است مگر اینکه جایز بودن ان ثابت شود.برهم زدن معامله وعقد بر اساس مجوز قانونی که یکی از دو طر ف معامله در دست دارد(پس فسخ نوعی ایقاع است چون اراده یک طرف عقددر ان موثر است درحالی که اگر عقد بود باید اراده ی دو طرف در ان موثر می بود)نکته دیگر اینکه این فسخ نوعی حق است وهرحقی قابل اسقاط است پس حق فسخ قابل اسقاط است ازموارد فسخ میتوان ازخیارغبن وخیار عیب و...نام برد.
اثر فسخ:اثر عقد یا ایقاع را ازبین می برد این ازبین بردن اثار اززمان فسخ است نه از زمان شروع عقد یا ایقاع _براساس ماده۴۵٩وق.م٢٨٧
مفهو م انفساخ:انحلال یا ازبین رفتن عقد به خودی خودکهیا فهری است یابهحکمقانون-منشاءانفساخمی تواندقهری یابه تراضی باشد.مثال برای قهری:حجر هریک ازطرفیندرعقود جایز. انفساخ به تراضی
مفهوم شرط فاسخ:عبارت است از تراضی طرفین درباره انفساخاحتمالی عقد در اینده.مثلاطرفین شرطکنند که عقد در زمان معینبدون اراده طرفین فسخ شود.
فرق فسخ با انفساخ: فسخ:وجود یک اراده -انفساخ:عدم وجود ارادهاقاله هم نوعی فسخ است.با این تفاوت که اقاله به تراضی وتمایل طرفین معامله است کههردو طرف خواهان فسخعقد لازم هستند وبنا به قولی می توان گفت اقاله عقد است واین فسخ بدون هیچ گونه شرط قبلی است. انفساخ در لغت، مصدر باب انفعال از ریشه «فسخ»، به معنای شكسته شدن، برانداختن، باطل شدن و در فقه و حقوق، از اثر افتادن یك عمل حقوقی بیرون از ارادۀ ایجاد كنندگان آن میباشد. به انفساخ، انحلال قهری نیز گفته میشود، یعنی بدون ارادۀ طرفین عقد منحل میشود. منظور از قهری بودن انحلال، یعنی اینكه عقد، بدون نیاز به عمل حقوقی اضافی، خود به خود از بین میرود، و حق انتخاب برای طرفین یا دادگاه باقی نمیماند. پس قهری بودن انحلال، منافاتی با ارادی بودن سبب آن ندارد، مثلاً ممكن است طرفین قبلاً تراضی نمایند كه سه ماه بعد عقد خود به خود، منفسخ شود.
اقسام انفساخ:
انفساخ عقد را به اعتبار نقشی كه اراده در آن دارد به سه گروه تقسیم میكنند.
الف) انفساخی كه به طور مستقیم ناشی از ارادۀ صریح طرفین عقد است، مانند اجارهای كه پس از پایان مدت یك سال خود به خود از بین برود.
ب) انفساخی كه ناشی از حكم قانونگذار است، ولی به گونهای است كه قانونگذار، ارادۀ ضمنی و مفروض طرفین عقد را اجرا میكند، مثل تلف مبیع قبل از قبض، موضوع ماده 387 قانون مدنی كه اگر مبیع قبل از قبض تلف شود عقد فسخ میشود، این فسخ– انفساخ ناشی از ارادۀ ضمنی طرفین است كه اگر مبیع از بین رفت، دیگر تعهد از بین میرود.
ج) انفساخی كه ناشی از حكم قانونگذار است، ولی هدف آن تأمین پایگاه اراده و تراضی است، مانند انحلال همۀ قراردادهای جائز در صورت فوت یا حجر یكی از متعاقدین.
شرط فاسخ
به انفساخی كه توسط ارادۀ طرفین باشد، شرط فاسخ گفته میشود که مشروط بر تراضی دو طرف دربارۀ انفساخ احتمالی عقد در آینده است، بدینوسیله تعهدهای ناشی از عقد را محدود به زمان معین یا عدم وقوع شرائط خاص میسازند. شرط فاسخ معمولاً معلق است و میتواند معلق به وقوع حادثه احتمالی در آینده باشد، مثلاً در قرارداد اجاره شرط شود اگر پسر موجر از سفر برگردد، قرارداد منفسخ شود، همچنین ممكن است معلق به رویدادی شود كه در آینده رخ میدهد، مثل شرط انحلال قرارداد پس از مدت معین. در این موارد اثر انفساخ نسبت به آینده است، یعنی اینكه عقد را از همان ابتداء بر هم نمیزند بلكه از لحظه انفساخ و تحقق شرط فاسخ عقد به هم میخورد.
قلمرو شرط فاسخ
در قراردادها ممكن است كه با اراده افراد شرط فاسخ را اقاله كرد. اما در قراردادهائی كه به ارادۀ یكی از طرفین یا دو طرف قابل انحلال نیست و با شرط فاسخ نیز بر هم نمیخورد؛ مثل نكاح كه قابل اقاله نیست، فسخ آن محدود به موارد پیشبینی شده در قانون است.
مبلغ قابل پرداخت 6,000 تومان
برچسب های مهم