پیوند ها
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات31 صفحه
تحولات نظام ديوانسالاري در ايران
چكيده:
اصطلاح ديوان بهطور كلي در مواقع مختلف به حكومت مركزي اطلاق شده و در اين مفهوم خصوصاً به جاي ديوان اعلا نشسته كه در آن كارهاي حكومتي جريان يافته و تشكيلات كشوري در مقابل تشكيلات لشكري قرار گرفته است، اين ديوانها به اقتضاي زمان تغيير يافتند. ديوان در تشكيلات اداري خلفا و سلاطين كشورهاي اسلامي عنوان اداره كل محاسبات كشور و نيز به معناي مطلق اداره و تشكيلات اداري بوده است و در آغاز در نزد مسلمانان براي ثبت و ضبط درآمد و هزينههاي كشوري به كار ميرفته است و بعدها بر جميع ادارات و دفاتر اطلاق شده است. روساي ديوانها غالباً ايرانياند و وزير و متوليان و كاتبان از ميان شهرنشينان هستند و پايه در ميان ايلها و تبارهاي ايلي و عشيرهاي ندارند.
مقدمه
واژه و مفهوم ديوانسالاري پيشينهاي ديرينه دارد. دست كم سابقه آن را ميتوان در دوران پيش از اسلام جستجو كرد. هر چند در سير تاريخي دقيقاً واژه ديوانسالاري بهكار نرفته، اما واژه ديوان و دستگاه ديواني بارها در متون كهن ايران باستان و ايران اسلامي بهكار رفته است. بايد توجه كرد كه واژه ديوان و مفهومي كه از آن امروزه مد نظر داريم با مفهوم آن در آثار كلاسيك تفاوتهايي دارد. امروزه واژه ديوان و ديوانسالاري مترادف واژه بوروكراسي است. اين واژه، كه ساخته عصر مدرن است، پيشينهاي بيش از دو قرن براي آن متصور نيست و نخست ماركس وبر بود كه بهطور جامع اين مفهوم را تحليل و نهادينه كرد. شايد بتوان اولين نشانههاي عيني و تاريخي ظهور اين مفهوم را در دوران داريوش اول هخامنشي جستجو كرد. پس از آن در دوره سلوكيان و اشكانيان نيز به روش او در اداره امور كشور توجه شد. ديوانسالاري در زمان سلسله ساسانيان وجه ديگري يافت و به نظامي غالب در كنترل و اداره مملكت تبديل گشت و شكلي هنجارمند به خود گرفت. ساختار و نفوذ ديوانسالاري در دوره ساساني سالها پس از سقوط اين حكومت بهكار رفت. پس از حمله اعراب به ايران براي مدت دو قرن تفكر و فرهنگ در ايران در فترت فرو رفت و در نتيجه نبود سازماني سياسي، دستگاه ديواني نيز وجود نداشت، هر چند در دوره امويان به اقتباس از دستگاه ديوانسالاري ساساني براي ايجاد نوعي دستگاه ديواني تلاشهايي شد اما نه چندان جدي و واضح. نخستين بار در دوره عباسيان، آن هم به همت ايرانيان بود، كه دستگاه ديواني با الگوبرداري از نظام ساساني بهوجود آمد. با اين حال نخستينبار در دوره آلبويه بود كه مجدداً دستگاهي منظم براي اداره امور كشور در داخل كشور ايجاد شد. پس از آن نيز در دوره غزنوي، بهويژه سلاجقه، نهضتي براي تسلط اصول و نظم اداري بر اداره كشور بهوجود آمد و اوج گرفت. در اين ميان خواجه نصيرالدين طوسي و خواجه نظامالملك سهمي به سزا در نظريهپردازي براي مفهوم ديوانسالاري بر عهده داشتند. بعد از سلاجقه و دولت خوارزمشاهي و با استيلاي مغولان عملا هرگونه فعاليت سياسي در عرصه حكومت عملي و نظري تعطيل گرديد و براي مدت نزديك به 3 قرن عملاً دولتي فراگير در ايران وجود نداشت، با اينكه سرانجام صفويان بهروي كار آمدند و شكلي جديد از دستگاه ديواني و حكومت مركزي را ايجاد نمودند. با به قدرت رسيدن قاجارها تحولات سياسي- اجتماعي تحتالشعاع نخبگان سياسي بهويژه شاه و عناصر درباري و ديوان، قرار گرفت و گروههاي قدرتمند با نخبگان سياسي با برخورداري از همبستگيهاي قبيلهاي و ارتباطات داخلي و خارجي بر مردم ايران حكومت راندند. در اين حال نخبگان سياسي نقش تعيين كنندهاي در روند اطلاعات اداري ايفا كردند.
ديوان سالاري عصر طاهري
حدود وسيع قلمرو حكومت طاهريان در خراسان بزرگ وجود ديوانهاي مختلف را براي اداره حكومت طاهري امري لازم مينمود. آنان وجود چنين تشكيلاتي را براي اداره قلمرو خود كاملاً احساس ميكردند. ابنطيفور اشاره به اقدام طاهر بن حسين به واگذاري بعضي از مناصب اداري چون ديوان رسايل و ديوان خراج به افراد لايق دارد (ابنطیفور: 58،1388). تغييرات در تشكيلات سياسي اداري طاهرين اندك بود، همچنان دواوين جيش- عرض- نفقات- استيفاء- رسالت- بريد- خراج- مظالم- اشراف- اوقاف- احتساب و وظايف وجود داشتند. تنها گاه حكام به عنوان عمال خراج از خليفه وقت زمان داشتند و به ولايات فرستاده ميشدند. وضع ماليات در زمان طاهريان مانند زمان صفاريان، ساسانيان و زياريان بيشتر متكي به تحصيل وجوه براي هزينههاي محلي وارسال باقي مانده آن به مركز خلافت بود. در قلمرو طاهريان شهرهاي مرو و نيشابور دو مركز عمده نهادهاي اداري محسوب ميشدند.
ديوان مظالم- قضاوت و دادرسي به عنوان اصل اساسي اجراي عدالت در حكومت طاهريان جايگاهي با ارزش داشت. آنان براي بهتر اداره كردن حكومت خود به امر قضا و رعايت حال مردم توجهي خاص نشان ميدادند. منابع از وجود قضات كارآمد در اين دوران (ابنعساکر: 220،1415) و رعايت حال آنان خبر ميدهند. چنانكه ابوعبيد قاسم بن سلام (ابنجوزی: 235،1415) و همچنين نصربن زياد قاضي نيشابور در زمان عبدالله بن طاهر بودند. طاهريان عملاً پيش از حكمراني خراسان با تشكيلات قضاوت و ديوان مظالم آشنايي بهدست آورده بودند. بنابراين با توجه به سياست آنها در گسترش عدل و نامه طاهر در توجه به امر قضاوت بعيد نمينمايد كه آنها ديوان مظالم را براي اجراي بهتر عدالت در حكومت خود داشته باشند. حدود اختيارات و قدرت صاحب مظالم از قاضي بسيار بيشتر بوده است. و چون طاهريان گاه خود به امر قضاوت ميپرداختند به اين منصب كه شامل اختيارات وسيع نيز بوده شخصاً رسيدگي ميكردهاند. منابع تاريخي از به قضاوت نشستن طاهر بن حسين (ابنحیان: 70،1954) و اجراي عدالت توسط عبدالله بن طاهر در بدو ورود به خراسان نمونههايي را ذكر كردهاند (گردیزی: 299،1363). عبدالله گاه دستور تفحص حال زندانيان را ميداد تا شخصي را ناعادلانه زنداني نكرده باشند (مجدخوافی: 230،1345). محكمه مظالم با حضور پنج گروه شامل: حاجبان، قضات، فقها، كاتبان و شهود تشكيل ميشد (ماوردی: 78،1362). سخنان پراكنده منابع همچنين گوياي نحوه مجازاتها و اجراي حكم در اين عصر است. ظاهراً مجازاتهايي چون بريدن دست و پا، زدن تازيانه و زنداني كردن مجرمان اعمال ميشده است (شابشتی: 138،1386).
ديوان رسايل- يكي ديگر از مهمترين تشكيلات اداره حكومت در اين عصر ديوان رسايل بوده است. تهيه اسناد و پيماننامهها و احكام تصدي مقامات و ديگر امور كشوري در سطوح مختلف بر عهده اين ديوان بود (قدامه بن جعفر: 27،1370). اهميت اين ديوان به گونهاي بود كه آن را به شكلي همانند ديوان وزارت ميدانستند. از آن جا كه طاهريان با توجه به عدم توسعه فعاليت اداري و تداوم نفوذ حكومت خود از داشتن نهاد وزارت محروم بودند تمامي كارهاي مربوط به اداره قلمرو خويش را در چارچوب وظايف ديوان رسايل ميگنجاندند. ابنطيفور به صراحت از وجود ديوان رسايل و مهرداري در زمان طاهر بن حسين و شخصي به نام ابوزيد كه عهدهدار آن بوده است ياد ميكند (ابنطیفور: 1388، 58). بنابراين، با توجه به ضرورت ديوان رسايل و روايت ابن طيفور، وجود اين ديوان در دوره طاهري امري لازم بوده است. نحوه نگارش نامه و رعايت اصول نامهنگاري از وظايف عمده كاركنان ديوان رسايل به حساب ميآمد، به گونهاي كه آنها ملزم به رعايت اصطلاحات و واژههاي مرسوم و متداول براي مخاطبان خود در نامههايشان بودهاند. ظاهراً در زمان طاهريان ديوان توقيع و خاتم جز ديوان رسايل بوده است و در زمان طاهر تمامي اين اختيارات بر عهده يك تن بود (همان).
از سوي ديگر، اين ديوانها آن چنان توسعه نيافته بود كه خود به شاخههاي مختلف تقسيم گردد، عليرغم اينكه طاهريان توقيعات و مهرهاي خاص نيز براي نامههاي خود بهكار ميبردند. توقيع در اصطلاح به معناي امضا كردن نامه و فرمان و يا نشان گذاشتن بر چيزي و همچنين نوشتن مطلبي در ذيل نامه يا كتاب بوده است (همان،51). ديوان توقيع يكي از پايگاههاي نويسندگي به حساب ميآمد. به قول جهشياري نامه شاهان راروساي آنها تهيه ميكردند (جهشیاری: 30،1323). طاهر بن حسين و عبدالله خود در نوشتن توقعيات مهارت زياد داشتند (ابنطیفور: 68،1388). توجه به مهر و خاتم بر روي نامهها يكي ديگر از ويژگيهاي ديوان رسايل در اين دوره است. بنابر رسم معمول حاكمان طاهري مهر مخصوص بانشان خاص براي تاييد نامههاي خود داشتند كه نام آنها نيز بر روي آن حك شده بود، به گونهاي كه بر انگشتر ذواليمينين اين نقش حك شده بود: تسليم در برابر حق عزت است (ابنحیان: 62،1954).
ديوان بريد- به نظر قوامه بن جعفر، بريد در اصل به معناي بريده دم بوده است، زيرا ايرانيان نامههاي خود را به وسيله استراني دم بريده حمل ميكردند و سپس اين كلمه مخفف شده و به صورت بريد درآمده است (قدامه:21،1370). بريد مهمترين ديواني بود كه وظيفه چاپار و پست و انتقال اخبار و احكام را براي برقراري ارتباط ميان ولايات و شهرهاي مختلف بر عهده داشته است. سابقه ديرينه تشكيلات پست در ايران و آگاهي طاهريان بر ضرورت وجود اين تشكيلات سبب توجه و برقراري اين ديوان در حكومت طاهريان شده بود. اما اهميت كار بريد تنها وظيفه چاپار و پست نبود، بلكه وظيفه مهم آن ارسال اخبار محرمانه نيز بود. به همين دليل طاهر در جريان محاصره بغداد جاسوساني را براي آگاهي از احوال و كارهاي امين گذاشته بود كه هر ساعت خبر او را برايش ميآوردند (مسعودی: 411،1352). صاحب بريد گاه به عنوان مرجع اخبار (متز: 1364، 98) در حكم جاسوسان و مادران خليفه بود. ظاهرا قدرت اين فرد به عنوان نماينده خليفه آن قدر زياد بود كه موجب وحشت ديگران ميشد. قدامه بن جعفر بعضي از مهمترين وظايف بريد را آگاهي بر احوال عاملان خراج و املاك و نظارت بر تمامي كارهاي آنان دانسته است. صاحب بريد حتي ميتوانست از رفتار و افكار حكام مطلع باشد و دريابد كه در ضرابخانه چقدر طلا و نقره سكه زده ميشود. او با نظارت دقيق خود تمامي اخباري را كه گزارش ميكرد از نظر خود او مسلم و قطعي بود (قدامه:48،1370).
مبلغ قابل پرداخت 6,000 تومان
برچسب های مهم